Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اکوفارس»
2024-04-29@22:24:23 GMT

قتل دختر 7 ساله به دست مادر معتاد

تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۴۶۲۶۶

ایران نوشت: 2 آبان ماه سال قبل در حالی که مأموران مبارزه با مواد مخدر برای دستگیری یک فروشنده مواد مخدر به نام افشین به خانه‌اش واقع در شهرک علائین مراجعه کردند، این فرد از خانه فرار کرد اما در یخچال خانه‌اش جسد طفل خردسالی کشف شد و این در حالی بود که شواهد ابتدایی حکایت از این داشت که مدت زمان زیادی از قتل گذشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  رسیدگی به موضوع در دستور کار مجید باقری بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت و جسد برای انجام معاینات به پزشکی قانونی منتقل شد.   حدود یک ماه از کشف جسد دختر خردسال می‌گذشت که افشین به همراه مادر باران در حوالی خانه‌شان شناسایی شده و در عملیات تعقیب و گریز با تیراندازی پلیس، خود را تسلیم مأموران کردند.   مادر باران در مواجهه ابتدایی با بازپرس پرونده به قتل دخترش اعتراف کرد و بیان داشت در حالی که مواد مخدر مصرف کرده بود، به خاطر بهانه‌گیری دختر 7 ساله‌اش به نام باران دستش را روی گلوی او گذاشته و خفه‌اش کرده بود.   اما در بازجویی بعدی زمانی که دیگر پزشکی قانونی هم نتیجه معاینات جسد را اعلام کرده بود، مادر باران حرفش را تغییر داد. نتیجه این آزمایش‌ها هولناک بود:«دلیل تامه فوت خفگی به علت کمبود اکسیژن محیط است!»   و این یعنی وقتی باران داخل یخچال قرار گرفته هنوز نیمه جان بود و به خاطر کمبود اکسیژن محیط یخچال با مرگ دست و پنجه نرم کرد تا جان داد.   مادر باران در دومین جلسه بازجویی گفت:« شب حادثه وقتی از سرکار به خانه آمدم خیلی خسته بودم. شام خوردم و موادمخدر مصرف کردم و خوابیدم. صبح روز بعد دیدم که باران نفس نمی‌کشد. یک آینه پایین پایش و یک آینه بالا سرش بود. باران از آینه و رعد و برق می‌ترسید. از افشین پرسیدم چه بلایی سر باران آمده اما او هم اظهار بی‌اطلاعی کرد.»   حرف‌های متناقض مادر باران در حالی بود که او حتی بازسازی صحنه جرم را هم انجام داده بود. وقتی بازپرس پرونده با حرف‌های ضد و نقیض مادر باران مواجه شد، جلسه مواجهه حضوری بین متهمان برگزار کرد اما در جریان این جلسه، مادر باران حرف‌های بازجویی قبل را پس گرفت.   برگزاری جلسه مواجهه حضوری   مادر باران کنار افشین روی صندلی‌های شعبه هفتم دادسرای شهرری، روبه‌روی بازپرس باقری می‌نشیند. زن جوان قبل از هر چیز در مورد سرنوشت جسد دخترخردسالش سؤال می‌کند. دلش می‌خواهد بداند جسد دفن شده است یا نه. همان جسدی که او به همراه افشین آن را 8 ماه در یخچال خانه مخفی کرده بودند. بعد دوباره حرفش را تغییر می‌دهد و می‌گوید باران را به قتل رسانده است و جزئیات این قتل را همان‌طور که در بازجویی‌های اول گفت و بازسازی صحنه کرد، شرح می‌دهد.   ادامه گزارش را در گفت‌وگو با افشین و مادر باران بخوانید.   جزئیات قتل باران از زبان مادرش   *قبل از هر چیز در مورد حرف‌های متناقض خودت توضیح بده!   حرف‌های من متناقض نیست. از همان اول گفتم که دستم را روی گلوی باران فشار دادم. بازسازی صحنه هم کردم، الان هم همین را می‌گویم. فقط یک بار انکار کردم که آن روز حالم خوب نبود!   *از روز حادثه بگو.   در خانه‌های مردم کار نظافت انجام می‌دادم. گاهی کارم طول می‌کشید و دیرتر به خانه می‌آمدم. آن شب هم حالم خوب نبود و خسته بودم. افشین با ماشینش کار می‌کرد و هنوز به خانه نیامده بود. باران بهانه می‌گرفت، می گفت با من بازی کن، برایم نقاشی بکش. من غذا خوردم و موادمخدر مصرف کردم. بهانه‌گیری باران کلافه‌ام کرد، سپس دستم را روی گلویش گذاشتم و فشار دادم. فکر نمی‌کردم سبب مرگش شده باشم و خوابم برد. صبح روز بعد متوجه شدم که نفس نمی‌کشد. خیلی شوکه شده بودم و یک روز کامل بالای سرش نشستم. بعد از افشین خواستم جسد را داخل یخچال بگذارد تا در موقعیت مناسب دفنش کنیم.   *چه مدت طول کشید تا دستگیر شدید؟   8 ماه جسد داخل یخچال بود و من شب‌ها کنار یخچال می‌خوابیدم. برای باران شعر و لالایی می‌خواندم و....   *چه شد که یک مادر دست به چنین جنایتی زد؟   من نمی‌خواستم بچه خودم را بکشم اما مصرف مواد مخدر باعث شده بود که حال خوبی نداشته باشم.   *گفته بودی در المپیاد ریاضی مقام داشتی! از آن موقعیت چطور به دام اعتیاد رسیدی؟   بله در ایران نفر دوم المپیاد ریاضی بودم و برای المپیاد جهانی انتخاب شده بودم. بعد از فوت پدرم زندگی‌مان آشفته شد. با تصمیم برادرم با پدر باران ازدواج کردم. او اعتیاد داشت و من را هم معتاد کرد تا با گلایه و اعتراض مزاحم او نباشم!اگر معتاد نمی‌شدم و با پدر باران ازدواج نکرده بودم زندگی‌ام خیلی با الان فرق داشت.   جنایت به خاطر عشق به مادرباران   *افشین چند سال داری؟   37 سال.   *و چند سال است که اعتیاد داری؟   بیشتر از 20 سال!   *چه شد معتاد شدی؟   پدر و مادرم از افراد معتمد محل بودند. وضع مالی‌مان خوب بود و من هم تک پسر خانواده بودم. برای همین پدرم خیلی به من بها می‌داد. همین باعث شده بود مغرور شوم. ترک تحصیل کردم و تحت تأثیر دوستان معتاد شدم.   *عکس‌العمل خانواده‌ات چه بود؟   مادرم خیلی ناراحت بود. آن وقت‌ها تریاک می‌کشیدم. من را به یک کمپ ترک اعتیاد برد و مدتی آنجا بودم. پدرم دنبالم آمد و به خانه برگشتم اما با کراک آشنا شده بودم و این بار به کراک اعتیاد پیدا کردم!   *خانواده‌ات الان می‌دانند که در پرونده قتل دستگیر شده‌ای؟   حتماً تا الان فهمیده‌اند. آنها مدتی بود با من زندگی نمی‌کردند. بعد از فوت پدرم با هم اختلاف مالی پیدا کردیم. من در خانه قدیمی پدری‌ام ساکن بودم و دو طبقه را اجاره داده بودم. آنها به بالای شهر رفتند و دیگر به هم سر نمی‌زدیم.   *با مادر باران چطور آشنا شدی؟   قبلاً چند بار به همسرش موادمخدر داده بودم و او را می‌شناختم. شب حادثه متوجه شدم که با هم بحث‌شان شده و شوهرش او را از خانه بیرون کرده بود. من با ماشین دنبالش رفتم و از همان شب با هم زندگی می‌کردیم.   *ارتباطات با باران چطور بود؟   ارتباط خوبی داشتیم. وقتی مادرش سرکار می‌رفت، باران همیشه کنار من بود. با من بیرون می‌آمد و برمی‌گشتیم. کمتر در خانه تنها می‌ماند.   *از روز حادثه بگو.   دیروقت به خانه آمدم و مادر باران برایم شام گرم کرد. باران خواب بود. بعد موادمخدر مصرف کردیم و خوابیدیم. صبح روز بعد باران بیدار نمی‌شد. به مادرش گفتم انگار نفس نمی‌کشد، بدنش سرد بود.مادرش بر سر خود کوبیده و بی‌تابی می‌کرد. می خواستیم اورژانس را خبر کنیم اما می‌ترسیدیم پدر باران بفهمد و شکایت کند. مادر باران می‌گفت اگر برادرانم بفهمند من را می‌کشند. یک روز گذشت که مادر باران گفت من دلش را ندارم جسد را داخل یخچال بگذارم تو این کار را بکن. به طبقه بالا رفت و من جسد را با همان پتو داخل یخچال گذاشتم.در یخچال را هم چسب زدم.   *اما باران قبل از ورود به یخچال زنده بود!   ما متوجه نشدیم! من یک آینه هم روبه‌روی صورتش گرفتم اما بخار نمی‌کرد.   *تصمیم داشتید با جسد چه کار کنید؟   می خواستیم دفنش کنیم و برایش مراسم بگیریم. یک نفر به من وعده داده بود که در ازای حدود 300 میلیون تومان قبری در بهشت زهرا آماده می‌کند و گواهی دفن هم می‌دهد اما ما چنین پولی نداشتیم. از سوی دیگر مطمئن نبودیم آن فرد واقعیت را گفته باشد.   *پول فروش مواد مخدر خوب نبود؟   من فروشنده نبودم. آن مقدار مواد مخدری هم که در خانه بود برای مصرف شخصی خودمان بود.   *مقداری هم اموال مسروقه در خانه‌ات کشف شده، مثلاً حدود 50 فلش مموری.   آن فلش‌ها برای خودم بود. در آنها آهنگ می‌ریختم و موقع رانندگی گوش می‌دادم.   *چطور دستگیر شدی؟   وقتی فهمیدم پلیس مقابل خانه آمده از پنجره آشپزخانه بیرون پریدم و از حیاط خلوت همسایه فرار کردم. سریع به مادر باران زنگ زدم و گفتم باید فرار کنیم.   *چرا به او زنگ زدی؟ پلیس که در تعقیب او نبود.   چون می‌دانستم اگر جسد را در خانه پیدا کنند پای هردویمان گیر است.   *بعد از فرار کجا رفتی؟   به روستایمان رفتیم. حدود یک ماه آنجا بودیم که بالاخره پول‌مان تمام شد. ما مانده بودیم و یک تکه نان لواش! برگشتیم که اجاره‌خانه‌ها را از مستأجرها بگیرم اما ظاهراً خانه تحت نظر بود و مأموران در جریان تعقیب و گریز دستگیرمان کردند.   *یک زن معتاد با یک جسد در خانه تو مانده بود که جز دردسر برایت چیزی نداشت! چرا او را بیرون نمی‌کردی؟   دوستش داشتم!   *این‌قدر دوستش داشتی که حاضر بودی به خاطرش دستگیر شوی آن هم با اتهام همدستی در قتل؟!   فکر نمی‌کردیم دستگیر شویم. من داشتم پول را تهیه می‌کردم تا باران را دفن کنیم. من از روی تنهایی به مادر باران علاقه پیدا کرده بودم. او هم مثل من مصرف‌کننده بود و همین نقطه اشتراک ما را به هم نزدیک‌تر می‌کرد.   *فکر می‌کنی انتهای این پرونده به کجا ختم شود؟   امیدوارم خدا به ما کمک کند و ما را ببخشد. من توبه کرده‌ام و دلم می‌خواهد بیرون بروم و اشتباهاتم را جبران کنم. دلم برای مادرم تنگ شده است. دوست دارم بیرون از اینجا روزی دوباره او را ببینم.

منبع: اکوفارس

کلیدواژه: بانک مرکزی افزایش قیمت شاخص بورس طلای جهانی قیمت روز خودرو مادر باران داخل یخچال مواد مخدر مخدر مصرف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۴۶۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آئینی سنتی که همه ساله با اجرای آن باران می‌بارد

ایسنا/خراسان رضوی پخت «شیربرنج» در روستای توندر آئینی سنتی است که همه ساله به نیت امام زمان(عج) و بارش رحمت الهی برگزار می‌شود و همزمان با پخت و پخش شیربرنج ها بین اهالی شاهد باران رحمت الهی هستیم.

مسئول نمایندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کوهسرخ در حاشیه این آئین در گفت و گو با ایسنا گفت: حدود هفت دهه است که آیین پخت شیر برنج در روستای توندر برگزار می‌شود و در بیشتر سال‌ها از جمله امسال شاهد بارش شدید باران همزمان با اجرای این آیین باشکوه بودیم

رضا ربیعی با اشاره به اینکه این آیین به نیت امام زمان(عج) و بارش رحمت الهی برگزار می‌شود، اظهار کرد: طبق روال همه ساله اجرای این آئین سنتی بعد از اذان صبح امروز آغاز و تا بعد از اذان ظهر ادامه دارد.

وی اظهار کرد: اهالی روستا و دامدارانی که می‌خواستند در این آئین شرکت کنند بعد از اذان صبح تمام دام‌های خود را به منطقه‌ای به نام دامگاه برده و اقدام به جدا کردن بره‌ها و بزغاله‌ها از گله گوسفندان کردند.

ربیعی با بیان اینکه بعد از دوشیدن تمامی گوسفندان و کیله کردن هم شیری انجام داده و تمامی شیرها را با هم تجمیع کردند، عنوان کرد: بعد از دوشیدن تمامی گوسفندان چوپانان خلمه را آوردند.

وی افزود: خلمه زمانی‌ است که بعد از دوشیدن و «کیله کردن» و «هم شیری»، چوپان گله بره‌ها را با نوای «های های»، صدا می‌زند، چوپان دوم که همراه گله بره‌های شیرخوار(گله خلمه‌ها) است، از پشت تپه به سمت گله حرکت می‌کند، به محض اینکه دو گله همدیگر را می‌بینند، به سوی هم می‌دوند و بره‌ها به دنبال مادر خود می‌گردند تا او را پیدا کنند و از شیر باقی مانده می‌خورند.

وی با اشاره به اینکه از روستاهای اطراف مانند اوندر، خضربیگ و سایر روستاها و حتی دامدارانی از روستاهای خلیل‌آباد در این آئین شرکت داشتند و شیر دام‌های خود را آورده بودند، بیان کرد: حدود ۱۲ دیگ برای پخت شیربرنج پیش‌بینی شده بود.

مسئول نمایندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کوهسرخ با بیان اینکه آئین پخت شیربرنج در منطقه مزار روستا برگزار شد، افزود: مردم روستا عقیده دارند از زمانی که در مزار روستا یا همان پیر حاجات شیربرنج را پخت می‌کنند حاجت اکثر اهالی روستا برآورده می‌شود.

وی با بیان اینکه اجرای این آئین با حضور حداکثری مردم برگزار شد، عنوان کرد: از همان ساعات اولیه گردشگرانی از شهرهای مختلف از جمله تهران، مشهد، کاشمر، خلیل‌آباد، بردسکن، سبزوار، نیشابور، تربت‌حیدریه و برخی شهرهای دیگر حضور داشتند.

ربیعی با اشاره به اینکه بیش از ۳۰۰۰ نفر در آئین پخت شیربرنج شرکت داشتند، بیان کرد: این آئین برای دومین سال که قدمتی ۷۰ ساله دارد به بهترین نحو ممکن برگزار شد.

وی خاطرنشان کرد: هرچند آیین سنتی شیربرنج با قدمتی بیش از ۷۰ سال همه ساله در روستای توندر برگزار می‌شده اما به جز اهالی خود روستا کس دیگری از آن در شهرستان اطلاعی نداشته است که از سال گذشته به صورت باشکوه‌تر و با حضور گردشگران مختلف برگزار می‌شود.

مسئول نمایندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کوهسرخ ادامه داد: در بیشتر سال‌ها از جمله امسال شاهد بارش باران همزمان با اجرای این آیین باشکوه بوده‌ایم. هنگام اذان ظهر باران به حدی بود که شرکت کنندگان در مراسم به دنبال سرپناهی بودند.

وی با بیان اینکه در حاشیه این آئین محصولات محلی روستا از جمله صنایع دستی، لبنیات و ریواس عرضه شد، گفت: فروش محصولات محلی در حاشیه آیین سنتی پخت شیر برنج بالغ‌بر ۲۵۰ میلیون ریال بوده است.

ربیعی در ادامه با اعلام اینکه در تلاش برای برگزاری جشنواره مختلف با مشارکت مردم در شهرستان کوهسرخ هستیم، تصریح کرد: سعی می‌شود به بهترین نحو آداب و رسوم منطقه را به گردشگران و شهروندان معرفی کنیم.

مسئول نمایندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کوهسرخ برگزاری جشنواره‌ها و مراسم‌های آئینی را در توسعه گردشگری و معرفی شهرستان بسیار حائز اهمیت دانست و تصریح کرد: با توجه به اینکه شهرستان کوهسرخ ظرفیت‌های مختلفی برای جذب گردشگر دارد باید به زیرساخت‌های آن توجه بیشتری شود.

وی عنوان کرد: امسال پرونده چند آیین ناملموس تکمیل و برای به ثبت رسیدن ارسال می‌شود، همچنین اکنون پرونده مراسم آیینی از جمله حیدر علی، شیربرنج و برخی دیگر در دست تکمیل شدن است. برداشت گیاهان کوهی، فرآوری آنغوزه و ... در بخش میراث طبیعی هستند که پرونده را تکمیل می‌کنیم.

مسئول نمایندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کوهسرخ افزود: روستای زیبای توندر در دامنه کوه در فاصله ۳۵ کیلومتری شمال غرب شهر ریوش مرکز شهرستان کوهسرخ استان خراسان رضوی قرار دارد.

ربیعی افزود: َتوَنْدَر روستایی از توابع بخش بررود شهرستان کوهسرخ در استان خراسان رضوی است و این روستا در دهستان تکاب قرار دارد و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۸۴۶ نفر است.

وی گفت: محصولات باغی و دامی، گندم دیم و آبی، نان محلی، دوغ و شیر و ماست محلی، روغن زرد گوسفندی، کشک و قروت، گردو، بادام، آلود، جوزقند، قیسی، کشته زردآلو، سنجد، پسته و بنه‌کوهی می‌تواند سوغات این منطقه برای گردشگران و مسافرینی که به این دیار سفر می‌کنند، قرار گیرد.

شهرستان کوهسرخ دارای آب و هوایی معتدل کوهستانی با وسعتی حدود ۲۱۹۳ کیلومتر در ۲۸ روستا سه دهستان و جمعیتی بالغ‌بر ۲۸ هزار نفر در ۳۵ کیلومتری مسیر تفرجگاهی و خوش آب و هوای کاشمر به نیشابور قرار گرفته است.

تنوع آب و هوایی، گونه‌های گیاهی به ویژه گیاهان دارویی و گونه‌های متفاوت جانوری و اقلیمی متفاوت باغستان‌ها چشمه‌سارها، بافت تاریخی و خانه‌های قدیمی گلی و مسقف با چوب و نی از جمله ویژگی‌هایی است که مسافرین می‌توانند مدت ماندگاری‌شان را در شهرستان افزایش دهند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • علی دایی در خانه خبرنگار ورزشی و مادر ۸۹ساله‌اش!
  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!
  • مادر قاتل آگهی مفقودی بچه را منتشر کرد!
  • مادر قاتلی که آگهی مفقود شدن فرزندش را منتشر کرد
  • قتل دختر اصفهانی مبتلا به اتیسم به دست مادرش
  • راز قتل دختربچه ۱۱ ساله اصفهانی فاش شد
  • عکسی از مادر سیدحسن خمینی در مراسم تشییع پیکر عروس ارشد امام /دختر امام هم آمد
  • قتل مادر به دلیل اعتراض به به‌هم ریختن خانه
  • بایدن: زمانی به دنبال خودکشی بودم + بشنوید
  • آئینی سنتی که همه ساله با اجرای آن باران می‌بارد